وفای به عهد
(بقره 124) فرمود پیمان من به بیدادگران نمی رسد.
در این دو آیه شریفه خداوند می فرماید عهد من به ظالمین نخواهد رسید و به پیمان من وفادار باشید تا من نیز به پیمان شما وفادار باشم. بنابراین در این آیه عمل نکردن به پیمان، تقبیح شده و امتیازی منفی محسوب می شود. بررسی
رفتار اعتباری مشتری خوش حساب او را از مشتری بد حساب تمیز داده و اینکه آیا او توان و تمایل بازپرداخت تسهیلات را دارد یا خیر از موارد ضروری تلقی می گردد که می بایست مورد نظر قرار گیرد.
بلوغ
(نساء 6) و اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام (زندگی) شما قرار داده بده سفیهان مدهید ولی(از) عوایدآن به ایشان بخورانید و آنان را پوشاک دهید و با آنان سخنی پسندیده بگویید.
(نساء 5) و یتیمان را بیازمایید تا وقتی بده (سن) زناشویی برسند پس اگر در ایشان رشد (فکری) یافتید اموالشان را به آنان رد کنید و آن را (از بیم آنکه مبادا) بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخورید و آن کس که توانگر است باید (از گرفتن اجرت سرپرستی) خودداری ورزد و هر کس تهیدست است باید مطابق عرف (از آن) بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد کردید بر ایشان گواه بگیرید خداوند حسابرسی را کافی است.
انسان نابالغ حق تصرف در اموال خود را ندارد. قرآن در این آیه، جواز تصرف یتیم را بده تحقق رشد بعد از بلوغ موکول کرده، مى فرماید: یتیمان را تا زمان بلوغ آزمایش کنید و اگر هنگام بلوغ، رشد آنان را مسلم یافتید، اموالشان را به آنان بدهید. برخى گفته اند: اگر بلوغ در جواز تصرف در اموال دخالتى نمى داشت، ذکر آن در آیه لغو مى بود. بلوغ صرفا در خصوص سن و سال مطرح نمی گردد. بلکه اصولا کسی که سفیه باشد و کفایت و درایت استفاده از اموال و دارایی را نداشته باشد حق تصرف در اموال را نخواهد داشت.
رشد
فقیهان با استناد به آیات 6 و 5 سوره نساء و 282 سوره بقره گفته اند سفیه، از تصرفات مالى ممنوع است. اما در اجیر شدن سفیه دو نظر است: برخى آن را به تصرفات مالى ملحق کرده و ممنوع مى دانند و بعضى آن را به دست آوردن مال دانسته اند برخى ضمن تقویت نظر نخست مى گویند: ممنوعیت سفیه، به سبب کمبود او است که نمى تواند نفع و ضرر خویش را در معاملات تشخیص دهد.
بنابراین، تفاوتى میدان تصرفات مالى و غیرمالى او نیست. افزون براین که روایات مربوط به منع تصرفات سفیه اطلاق دارد و هر دو مورد را در بر گیرد .کلمه رشد در کتب لغت بیشتر به معنای هدایت، راه راست یافتن، صلاح و خیر و کمال ترجمه شده است در قرآن مجید این کلمه گاهی در مقابل کلمه "غی"به معنای گمراه شدن و گاهی در مقابل کلمه "ضر" به معنای خسران و گاهی در مقابل کلمه "شر" به معنای بدی و ناشایستگی آمده است.
در صحیفه سجادیه نیز کلمه "رشاد" در مقابل کلمه "ضلال" آمده است. اما با توجه به آیاتی که در آنها کلمه رشد یا مشتقات آن بکار رفته چندین استنباط می شود که رشد از دیدگاه قرآن عبارت از یک نوع قدرت تشخیص مسئولیت آفرین و تعهدآور است قرآن مجید در مورد یتیمان می فرماید که وقتی آنان را صاحب رشد دیدید، اموالشان را به آنها بدهید و جالب اینجاست که این مسئله را بعد از بلوغ جنسی آنان یعنی رسیدنشان به مرحله توانائی نکاح بیان می کند یعنی قرآن می خواهد بفهماند که برخلاف استنباط غلط و رایج بعضی ها که می گویند رشد همان بلوغ جنسی است، رشد عبارت است از همین قدرت تشخیص و تمیز مسئولیت آفرین در بهره برداری از امکانات و استعدادها.
یعنی مرحله ای از کمال عقلی. اگر رشد و بلوغ جنسی به یک مفهوم بودند بیان آن دو در کنار یکدیگر در قرآن مجید نه تنها غیر ضروری بلکه مغایر با بلاغت و فصاحت لسان قرآن کریم بود. با چنین برداشتی است که آیه دیگر قرآن مجید که "رشد" را در مقابل"ضر" قرار می دهد تفسیر می شود زیرا انسان وقتی از سرمایه های خود ضرر می بیند که قدرت تشخیص اهمیت و بهای آن سرمایه ها را نداشته باشد.
عقل
برخى، از آیات 6 و 5 سوره نساء و آیه 282 سوره بقره که تصرفات مالى سفیه را ممنوع کرده، استفاده کرده اند که معاملات مجنون، به طریق اولى باطل است.
حریت
(نحل 46) خدا مثلی می زند بنده ای است که هیچ کاری از او بر نمی آید آیا (او) با کسی که به وی از جانب خود روزی نیکو داده ایم و او از آن در نهان و آشکار انفاق می کند.
(روم 28) (خداوند) برای شما از خودتان مثلی زده است آیا در آنچه به شما روزی داده ایم شریکانی از بردگانتان دارید که در آن (مال با هم) مساوی باشید و همان طور که شما از یکدیگر بیم دارید از آنها بیم داشته باشید این گونه آیات خود را برای مردمی که می اندیشند به تفصیل بیان می کنیم.
عبد بدون اجازه مولا نمى تواند خود یا اموالش یا اموال مولا را اجاره دهد. براى این شرط، به آیات 46 سوره نحلو 28 سوره روم استدلال شده است.
اختیار و رضایت
(نساء 92) ای کسانی که ایمان آورده اید اموال همدیگر را بده ناروا مخورید مگر آن که داد و ستدی با تراضی یکدیگر از شما (انجام گرفته) باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است. عقد باید با رضایت و اختیار متعاقدین صورت پذیرد.
مباح بودن منفعت
منفعت در عقد باید حلال باشد و گرنه طبق آیه 29 سوره نساء خواهد بود. ضمن این که گرفتن منفعت حرام مصداق تعاون بر گناه است که آیه 2 سوره مائده از آن نهی فرموده است. در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید. پیرو این آیه سودآوری حلال بوده و توجه به ماهیت کسب و کار مورد نظر است.
مشخص بودن عمل و مدت
برای جلوگیری از ضرر متعاقدان، مدت و نوع عمل باید مشخص باشد. چنان که در قرارداد شعیب و موسی، مدت اجاره (8سال) مشخص شده است. (سوره قصص آیات 27 و 28) . (شعیب) گفت من می خواهم یکی از این دو دختر خود را (که مشاهده می کنی) بده نکاح تو در آورم به این (شرط) که هشت سال برای من کار کنی و اگر ده سال را تمام گردانی اختیار با تو است و نمی خواهم بر تو سخت گیرم و مرا ان شاء ار از درستکاران خواهی یافت.
(موسی) گفت این (قرار داد) میان من و تو باشد که هر یک از دو مدت را به انجام رسانیدم بر من تعدی (روا) نباشد و خدا بر آنچه می گوییم وکیل است.
سبب ذکر نشن نوع کار، آشکار بودن آن نزد آن دو بوده است چنان که برخى گفته اند شعیب کارى جز چوپانى گوسفندان نداشته است. بنابراین، همین قرینه خارجى از ذکر آن در متن قرارداد کفایت می کند.
قدرت و امانت
(قصص 26) یکی از آن دو (دختر) گفت ای پدر او را استخدام کن چرا که بهترین کسی است که استخدام می کنی هم نیرومند (و هم) در خور اعتماد است).
از ویژگى هاى متعاقدین (به ویژه بدهکار) خوب، داشتن توان انجام کار و امانت دارى است. لذا در انتخاب مشتری، بهتر است بانک فردى را برگزیند که این دو ویژگى را داشته باشد. چنان که این دو ویژگى در انتخاب موسى (ع) به دست شعیب مورد توجه بوده است.
برخى از این آیه استفاده کرده اند که حکومت اسلامى در استخدام افراد و مدیران که اجیران حکومت هستند، باید افرادى را برگزیند که هم توانایى و تخصص آن کار را داشته باشند و هم امانت دار و دل سوز بیت المال مسلمانان باشند.
در حدیثی از رسول اکرم (ص) است که فرمودند: کسی که در کاری خبره نباشد بیش از نفع، زیان دیده و زیان می رساند . در حدیثی از امام على (ع) است که پنج چیز را علت پنج چیز معرفی کرده اند که یکی از آنها تجارت و کسب بدون آگاهى از احکام فقهى آن است و موجب ربا خوارى و منتهى به آن مى شود و ربا خوار حتما در دوزخ خواهد بود.
-آگاهی و دانش
(زمر 2) (آیا چنین کسی بهتدر اسدت) یا آن کسی که او در طول شب در سجده و قیام اطاعت (خدا) می کند و از آخرت می ترسد و رحمت پروردگارش را امید دارد بگو آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند یکسانند تنها خردمندانند که پند پذیرند.آیا عالمان و جاهلان یکسانند؟ در این آیه از روش مقایسه که روش شناخته شده قرآن براى تفهیم مسائل مختلف است، استفاده کرده است.
در دنباله آیه پیامبر را ساخته می فرماید بگو: آیا کسانى که مى دانند با کسانى که نمى دانند یکسانند؟ این جمله جزء شعارهاى اساسى اسلام است که عظمت مقام علم و عالمان را در برابر جاهلان روشن مى سازد، و معلوم مى شود این دو گروه نه در پیشگاه خدا یکسانند، و نه در نظر خلق آگاه، نه در دنیا در یک صف قرار دارند، و نه در آخرت، نه در ظاهر یکسانند و نه در باطن . (برگزیده تفسیر نمونه، ج4 ، 114، در این آیات به صراحت اشاره گردیده است که بین کسی که می داند و کسی که نمی داند تفاوت وجود دارد.)
آینده نگری
آینده نگری در تعالیم اسلام از جایگاه والایی برخوردار است. قرآن مجید به پیروان خود توصیه می کند که عاقبت اندیش باشند و فریفته منافع زود گذر دنیا نشوند، بلکه آخرت را در نظر داشته باشند، و به گونه ای عمل کنند که در آخرت سعادتمند گردندد .
امام علی (ع) نیز در نهج البلاغه در موارد بسیاری از جمله در خطبه 113 به این موضوع اشاره کرده است. آن حضرت در سخن دیگری آینده نگری را از ویژگی های افراد با ایمان معرفی کرده و می فرماید : مؤمنان کسانی هستند که آینده خویش را می شناسند و در کلامی دیگر فرمودند: کسی که بدون تدبر و پایان اندیشی در کارها وارد شود، خود را در معرض بلاها و مصیبت ها افکنده است.
ایشان ضمن وصیت به فرزندش محمد حنیفه می فرماید: کسی که بدون تدبر و پایان اندیشی در کارها وارد شود، خود را در معرض بلا و مصیبت های سخت قرار داده است و پایان اندیشی پیش از انجام کار تو را از پشیمانی مصون می دارد.
تدبیر درست، مال کم را می افزاید و تدبیر نادرست، مال زیاد را کم می کند. و نیز فرمود: عدم عاقبت اندیشی، آفت زندگی است . و در سخنی دیگر فرمود: تدبیر غلط کلید فقر است. پیامبر اکرم (ص) تأکید فراوان داشت که پیروانش در آغاز هر کاری فرجام آن را بررسی کنند. ایشان در پاسخ شخصی فرمودند: به تو سفارش می کنم هر وقت تصمیم بر کاری گرفتی، به پایان آن بیندیش؛ اگر آن را درست و مطابق مصلحت دیدی انجام بده و اگر نادرست و گم راه کننده بود از انجام دادن آن خودداری کن.
امام صادق (ع) نقل می کنند که مردی به حضور پیغمبر اکرم (ص) شرفیاب شد و درخواست کرد که به او سفارشی کند. حضرت پرسید: آیا سفارش پذیر هستی که بده تو سفارش کنم؟ آن مرد جواب داد: آری. آنگاه پیامبر (ص) فرمود: به تو سفارش می کنم هر وقت تصمیم بر کاری گرفتی، به پایان آن بیندیش؛ اگر آن را درست و مطابق مصلحت دیدی انجام بده و اگر نادرست و گمراه کننده بود از انجام دادن آن خودداری کن. واژه تدبیر که زیاد در روایات به آن تأکید شده است، به معنای این است که انسان ببیند پایان کار و حرکتش چه نتیجه ای دارد و به کجا منتهی می شود.
جمع بندی و نتیجه گیری
حفظ سرمایه بانک که خود متشکل از سرمایه های مردم می باشد عقلا و شرعا واجب است.
مدیریت ریسک اعتباری از اجزای اصلی مدیریت ریسک در نظام بانکداری است که به نوعی تضمین گر حیات بانک است. اعتبار سنجی مشتریان قبل از اعطای تسهیلات از عوامل اصلی تقلیل ریسک اعتباری و ریسک نکول در بازپرداخت تسهیلات توسط مشتری است.
اینکه در
اعتبارسنجی مشتریان چه فاکتورها و شاخ هایی را مورد توجه قرار دهیم خود موضوع مهمی تلقی می گردد. در این مقاله سعی گردید با استفاده از مبادی فقهی مستخرج از آیات و روایات به بررسی ضرورت اعتبارسنجی مشتریان بانک در هنگام اعطای تسهیلات پرداخته شده و شاخص های مورد نظر نیز ارائه گردد.
در نهایت الگویی با عنوان "مدل قرآن "، جهت
اعتبارسنجی مشتریان ارائه شده است.
بررسی ضرورت اعتبارسنجی مشتریان از دیدگاه آموزه های اسلامی و ارائه الگوی بهینه
https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=217048