ابتدا، تحقیقات انجام شده در حوزه استاندارد گزارشگری مالی بین المللی شماره 9 و مدل زیان اعتباری مورد انتظار بررسی شد. علاوه بر این، سایر مباحث نظری سازگار با ویژگی های محیطی کشورهایی که استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی را اجرا کرده اند، از جمله مباحث نظری مربوط به زمان ذخیره گیری و نرخ بهره موثر و زیان اعتباری مورد انتظار بررسی و تجزیه و تحلیل شد.
در فرایند این بررسی ها و پژوهش ها، ضمن شناسایی کاستی ها و نقص های احتمالی نظام حسابداری و گزارشگری مالی به کار رفته در بانک ها، وضع موجود یعنی IAS39، چالش های احتمالی و تفاوت های آن با IFRS9 از منابع نظری مشخص شده است.
باتوجه به محاسبات انجام شده، وزن نهایی هر یک از شاخص های مدل با تکنیک AHP فازی به دست آمد. بر این اساس، شاخص جهانی شدن روش های تامین سرمایه در رتبه نخست قرار گرفت و پس از آن، شاخص های ذخیره عام و خاص در رتبه دوم، رقابت شدید بین بانک ها در رتبه سوم، الزام بانک مرکزی در رتبه چهارم و افزایش احتمال سوخت مطالبات در رتبه پنجم قرار گرفتند.
به طور کلی شاخص های جهانی شدن روش های تامین سرمایهف رقابت شدید بین بانک ها و الزام بانک مرکزی، سه شاخص بسیار مهمی هستند که ضرورت اجرای استاندارهای بین المللی گزارشگری مالی در بانک های ایرانی را تشریح می کنند.
شاخص های افزایش احتمال سوخت مطالبات و ذخیره گیری دیرهنگام مطالبات نیز شاخص های مهم وضعیت موجود زیرساخت های بانک های ایرانی شناسایی شدند.
طبقه بندی مناسب گروهی تسهیلات خرد و ذخیره گیری به موقع مطالبات و در نتیجه کاهش احتمال سوخت مطالبات نیز، به ترتیب پیامدهای مهم به کارگیری مدل زیان اعتباری تشخیص داده شدند. پایش نشدن صورت های مالی و سایر اطلاعات طی بازپرداخت و نبود اطلاعات اتکاپذیر و قضاوت محوری مدیران بانک های ایرانی نیز از چالش های بسیار مهم پیاده سازی این مدل هستند.
بنابراین با توجه به مقادیر محاسبه شده، می توان نتیجه گرفت که راهکارهای بیان شده، وضعیت کمابیش مشابهی دارند. با وجود این، راهکار پنجم (دسترسی به اطلاعات اتکاپذیر برای قضاوت حرفه ای) با امتیاز 0.920 بیشترین اهمیت را دارد. توسعه سیستم های مدیریت ریسک و همچنین
سیستم های رتبه بندی داخلی و مستقل در شبکه بانکی برای دستیابی به اطلاعات اتکاپذیر لازم است.
نتیجه گیری و پیشنهادها
در مقاله حاضر، موانع اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار در بانک های ایرانی بررسی شده است. برای این کار، ابتدا پس از بررسی ادبیات تحقیق و نظر خبرگان 27 عامل شناسایی شد که در قالب چهار طبقه قرار گرفتند: ضرورت های اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در بانک های ایرانی، آثار اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار (وضعیت مطلوب)، زیرساخت ها و وضعیت موجود در بانک های ایرانی برای اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار، چالش های وضعیت موجود در بانک های ایرانی برای اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار و راهکارهای رفع چالش ها و رسیدن به وضعیت مطلوب.
برای غربال شاخص ها و شناسایی زیر معیارهای نهایی از رویکرد ذلفی فازی و برای سنجش اهمیت شاخص ها از دیدگاه خبرگان بهره برده شد.
جامعه آماری پژوهش را نیز مدیران و کارشناسان با سابقه حوزه مالی تشکیل دادند. برای تعیین اولویت شاخص های استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی در بانکداری ایران از تکنیک AHP فازی و برای تعیین بهترین راهکارها از تکنیک WASPAS استفاده شد.
نتایج این پژوهش نشان داد که برای پیاده سازی مدل زیان اعتباری مورد انتظار در بانک های ایران، شبکه بانکی نخست باید ضرورت های اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در بانک ها را درک کند.
در ادامه، زیرساخت های بانکی برای اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار مهیا شد (مانند کاهش ریسک سیستماتیک)، سپس چالش ها شناسایی و رتبه بندی شده و در گام آخر، با استفاده از راهکارهای موجود به رفع این موانع اقدام شود.
به علاوه، شاخص های جهانی شدن روش های تامین سرمایه، رقابت شدید بین بانک ها و الزام بانک مرکزی، جزء شاخص های بسیار مهمی بودند که ضرورت اجرای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در بانک های ایرانی را تشریح می کردند.
شاخص افزایش احتمال سوخت مطالبات و ذخیره گیری دیرهنگام مطالبات نیز از شاخص های مهم وضعیت موجود زیرساخت های بانک های ایرانی شناسایی شدند.
طبقه بندی مناسب گروهی تسهیلات خرد و ذخیره گیری به موقع مطالعات و در نتیجه کاهش احتمال سوخت مطالبات نیز به ترتیب پیامدهای بسیار مهم به کارگیری مدل زیان اعتباری تشخیص داده شدند.
پایش نکردن صورت های مالی و سایر اطلاعات طی بازپرداخت و نبود اطلاعات اتکاپذیر و قضاوت محوری مدیران بانک های ایرانی نیز، از موانع پیاده سازی این مدل بودند.
دسترسی به اطلاعات اتکاپذیر برای قضاوت حرفه ای نیز مهم ترین راهکار برای این موانع تشخیص داده شد. این نتایج با نتایج تحقیق سلطان اغلو (2018)، هویان (2012)، ارنست و یانک (2016)، دادبه و احمدی (1395) و کرزبر (1396) همخوانی دارند.
امید است این پژوهش آغازی برای پیاده سازی مدل زیان اعتباری مورد انتظار و به تبع آن، کاهش معوقات و سوخت مطالبات بانک ها باشد و مسیری را برای انجام تحقیقات بیشتر و توسعه روز افزون و کیفی تهیه صورت های مالی بر مبنای استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی به صورت محتوایی در کشور باز کند که این خود به شفاف سازی و افزایش قابلیت مقایسه و توجه سرمایه گذاران خارجی منجر شده و گشایشی برای انجام معامله با سرمایه گذاران و بانک های خارجی است.
در مجموع بر اساس نتایج این پژوهش، با اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار، دوره گردش سرمایه بانک ها کوتاه تر می شود. بنابراین به بانک مرکزی پیشنهاد می شود که از طریق روش هایی همچون ادغام بانک ها، دوره گردش سرمایه را کوتاه تر کند و به طور کلی باعث شود اقتصاد کشور رشد و توسعه یابد.
همچنین نتایج این پژوهش نشان داد بانک ها باید
ریسک اعتباری مشتریان را ارزیابی کنند. بنابراین پیشنهاد می شود دولت و بانک مرکزی تسهیلات تکلیفی با ریسک اعتباری بالا را برای بانک ها الزام نکنند.
نتیجه دیگر این پژوهش نشان داد که بانک ها در صورت اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار ممکن است ابتدا با زیان مواجه شوند، بنابراین پیشنها می شود که بانک مرکزی الزام کفایت سرمایه را برای بانک ها کمتر در نظر بگیرد.
همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بانک ها برای اجرای مدل زیان اعتباری مورد انتظار به
سیستم رتبه بندی مستقل نیاز دارند، بنابراین پیشنهاد می شود بانک مرکزی برای ایجاد سیستم رتبه بندی مستقلی که تمام شاخص های وضعیت صنعت، کسب و کار، موقعیت جغرافیایی و ... را در نظر بگیرد، اقدام کند.
شناسایی و رتبه بندی چالش های پیاده سازی مدل زیان اعتباری موردانتظار در بانک های ایران با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی و ارائه راهکار به کمک روش واسپاس
https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=479229