پیشینه تحقیق
لیانگ و همکاران (2006) پژوهشی را با عنوان (یک تحلیل پوششی داده ها از رتبه بندی اسناد قرضه صنعت کشی سازی) در تایوان انجام دادند. هدف آن ها ارائه یک رویکرد عینی و ساده به منظور رتبه بندی اسناد قرضه بود. محققان شیوه داده ها را برای دستیابی به اهداف تحقیق خود در دوره 2004-1997 مورد استفاده قرار دادند. نتیجه بیانگر موفقیت الگو در رتبه بندی اسناد قرضه بود.
مالهاترا و همکاران (2007) به منظور ارزیابی اسناد قرضه شرکتی از شیوه تحلیل پوششی داده ها استفاده کردند. آن ها دو نسب مالی را به عنوان ورودی الگو و شش نسبت مالی خروجی آن انتخاب کردند. دیدگاه محققان در انتخاب نسبت های ورودی و خروجی بر این بود که این نسبت ها توان مالی قرض گیرنده را برای پرداخت اصل و فرع بدهی بهتر نشان می دهد.
تعداد واحدهای تصمیم گیرنده مورد بررسی 34 شرکت بود که نتیجه هشت تای آن ها از لحاظ توان پرداخت اصل و فرع بهی نسبت به بقیه شرکت ها کاراتر نشان می داد.
چانگ و همکاران (2007) با هدف معرفی شیوه تحلیل پوششی داده ها به عنوان روشی دیگر به منظور
رتبه بندی اعتباری شرکت ها، پژوهشی انجام دادند. پژوهشگران ابتدا به شرح آن شیوه و چگونگی استفاده از آن به عنوان روشی مناسب برای رتبه بندی اعتباری پرداختند و در ادامه با ارائه مثال عددی نشان دادند که شیوه تحلیل پوششی داده ها توانایی کافی برای رتبه بندی اعتباری واحدهای تجاری دارد.
متغیرهای پژوهش
باتوجه به موضوعه مورد مطالعه لازم است متغیرهایی در نظر گرفته شود که با بررسی آن ها بتوان توان مالی شرکت های مورد بررسی و در نهایت رتبه اعتباری آن ها را از این لحاظ تعیین کرد. در واقع باید متغیرهایی انتخاب شود که دارای بیشترین رابطه با توان مالی است.
به منظور شناسایی متغیرهایی که بیشترین رابطه را با توان مالی دارند، پژوهشهایی که تاکنون در این زمینه انجام شده است مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه این بررسی به صورت خلاصه به شرح زیر است.
متغیرهای ورودی
باتوجه به موارد اشاره شده در مورد کاربرد نسبت ها در پیش بینی
رتبه اعتباری و ورشکستگی، بویژه هوریگن (1966) و بیور (1966) و هم چنین با توجه به لیانگ و همکاران (2006) و مالهاترا و همکاران (2007) که نسبت های ساختار سرمایه را ورودی الگوی تحلیل پوششی داده ها در نظر گرفتند در این پژوهش نسبت کل بدهی به کل دارایی و نسبت بدهی های بلند مدت به کل دارایی ها متغیرهای ورودی انتخاب شد.
متغیرهای خروجی
باتوجه به موارد اشاره شده در مورد کاربرد نسبت ها در پیش بینی رتبه اعتباری و ورشکستگی، به ویژه هوریگن (1966) و بیور (1966) و هم چنین با توجه به لیانگ و همکاران (2006) و مالهاترا و همکاران (2007) که نسبت های نقدینگی و سودآوری را خروجی الگو در نظر گرفتند، نسبت های مورد استفاده در این تحقیق (متغیرهای خروجی الگوی تحلیل پوششی داده ها) بر این اساس است: نسبت جاری، دفعات پوشش بهره توسط سود قبل از بهره و مالیات، سرمایه در گردش خالص به کل دارایی ها، سود خالص به کل دارایی ها، وجوه نقد به کل بدهی ها و حاشیه سود.
روش پژوهش
این پژوهش کاربردی است و از طرح شبه تجربی و رویکرد پس رویدادی استفاده می کند. از این روش زمانی استفاده می شود که داده ها از محیطی فراهم شود که به گونه طبیعی وجود داشته یا از واقعه ای که بدون دخالت مستقیم پژوهشگر رخ داده است.
باتوجه به عنوان پیشنهادی، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، که متشکل از نسبت های مالی است، از شیوه تحلیل پوششی داده ها استفاده شده است.
تحلیل پوششی داده ها روش برنامه ریزی خطی است که با استفاده از اطلاعات سازمان ها و واحدهای تولیدی به عنوان واحدهای تصمیم گیرنده، اقدام به ساخت مرز کارایی می کند.
درجه عدم کارایی هر واحد تصمیم گیرنده به میزان فاصله آن واحد تا مرز کارایی است. بنابراین، این روش به این ترتیب عمل می کند که ابتدا مرز کارا را از میان شرکت های مورد بررسی تشکیل می دهد و بر آن اساس، کارایی هر یک از واحدهای تصمیم گیرنده را محاسبه می کند، به این ترتیب که آن واحدهایی که بر روی مرز کارا قرار گرفته باشند دارای کارایی 100% (یک) و آن واحدهایی که بر بالای این مرز قرار گرفته باشند، دارای کارایی کمتر از 1005 خواهند بود.
بنابراین، اگر واحدهای مورد بررسی روی مرز کارا قرار گیرند، می توان چنین استدلال کرد که از لحاظ توان پرداخت اصل و فرع دهی در وضعیت مناسبی نسبت به بقیه واحدها قرار دارند، در غیر این صورت هر چه فاصله بیشتری از مرز کارایی داشته باشند از لحاظ توان پرداخت اصل و فرع بدهی در موعد تعیین شده، وضعیت بدتری نسبت به بقیه واحدها خواهند داشت. در این راستا می توان بر اساس امتیاز کارایی به دست آمده، هر یک از واحدهای مورد بررسی را رتبه بندی کرد.
فرضیه های پژوهش
نظر به اینکه در این پژوهش از شیوه تحلیل پوششی داده ها برای تحلیل واحدهای مورد بررسی و
تعیین رتبه اعتباری استفاده می شود، نمی توان مانند روش های آماری فرضیه سازی، و فرایند اثبات آن ها را دنبال کرد. بنابراین در این پژوهش از فرضیه خاصی استفاده نمی گردد.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش شامل تمام شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از روش نمونه گیری خاصی استفاده نشده است. بنابراین، نمونه مورد بررسی شامل تمام شرکت هایی است که طی دوره زمانی 1385-1387 در بورس اوراق بهادار تهران فعالیت داشته اند و اطلاعات مورد نیاز آن ها برای محاسبه متغیرهای پژوهش در دسترس بوده است.
باتوجه به بررسی ها، 281 شرکت از شرکت های موجود در بورس اوراق بهادار تهران حائز این شرایط شناخته، و به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد.
الگوی پژوهش
به منظور انتخاب الگوی مناسب از میان دو الگو اصلی تحلیل پوشی داده ها(یعنی CCR و BCC)، الگوی با حل دو مدل CCR و BCC برای تمام واحدها، کارایی هر واحد محاسبه می شود و سپس اندازه های کارایی دو الگو مورد مقایسه قرار می گیرد.
هدف از این مقایسه تعیین نوع بازده به قیاس ثابت و متغیر است. در صورتی که دو مقدار کارایی محاسبه شده برای واحدهای مورد بررسی مساوی باشد، نوع بازده به مقیاس ثابت، و در غیر این صورت متغیر خواهد بود. به همین منظور در این پژوهش ابتدا دو الگوی یاد شده برای واحد های مورد بررسی اجرا، و سپس نتایج این دو الگو با هم مقایسه شد که نتیجه حاکی از وجود تفاوت بین نتایج دو روش بود. بنابراین الگوی BCC برای پژوهش انتخاب شد.
در این پژوهش از روش ورودی محور الگوی BCC استفاده شد، چرا که کنترل مدیریت بر ورودی ها (بدهی ها) بیشتر است.
حدود رتبه بندی اعتباری
جستجوهای انجام گرفته در منابع مختلف موجود در ایران، حاکی از نبودن پژوهش در این زمینه است. بنابراین پژوهشگران به منظور رتبه بندی اعتباری واحدهای مورد بررسی به اقدامی ابتکاری دست زدند به این صورت که با تعیین حدود ارائه شده در واحدهای مورد بررسی را رتبه بندی کردند.
لازم به ذکر است که به منظور تعیین نوع رتبه و تفسیر کیفی آن از اطلاعات ارائه شده توسط شرکت استاندارد و پورز استفاده شد.
یافته های پژوهش
با استفاده از نرم افزار DEAFrontier در محیط نرم افزار Excel، الگوی BCC ورودی محور شیوه تحلیل پوششی داده ها برای 281 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار اجرا شد.
نتیجه اجرای الگو این بود که به هر یک از واحدهای مورد بررسی امتیازی بین اعداد (یک) و (صفر) اختصاص یافت. در واقع شیوه تحلیل پوششی داده ها با در نظر گرفتن دو متغیر ورودی و شش متغیر خروجی، امتیازی واحد را به هر یک از شرکت ها اختصاص داد که با در نظر گرفتن این امتیاز واحد، می توان همه شرکت ها را نسبت به هم رتبه بندی کرد.
در صورتی که تا قبل از این یعنی با توجه به هشت متغیر (دو متغیر ورودی + شش متغیر خروجی) مربوط به هر شرکت چنین رتبه بندی امکان پذیر نبود و این از مزایای شیوه تحلیل پوششی داده ها است. در هر صورت با در نظر گرفتن امتیاز کارایی اعتباری نسبی هر شرکت و مطالب خلاصه شده، رتبه بندی واحدهای مورد بررسی انجام گرفت.
بحث و نتیجه گیری
هدف اصلی پژوهش فراهم کردن اطلاعاتی در مورد وضعیت اعتباری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در راستای آسان کردن تصمیم های مهم اقتصادی است. در واقع هدف اصلی پژوهش این است تا با استفاده از مفهوم کارایی و شیوه تحلیل پوششی داده ها، رتبه اعتباری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تعیین شود.
در واحدهای مورد بررسی وجود بازده متغیر نسبت به مقیاس مورد تایید قرار گرفت. بر این اساس الگوی پوششی BCC ورودی محور به منظور تعیین کارایی و رتبه اعتباری واحدهای مورد بررسی انتخاب شد.
نتتایج اجرای الگوی BCC ورودی محور شیوه تحلیل پوششی داده ها در سطح کل شرکت های بورس اوراق بهادار تهران نشان داد که در میان 281 شرکت مورد بررسی، تنها 18 شرکت امتیاز کارایی (یک) را کسب کردند.
یعنی در بین 281 شرکت به طور نسبی تنها 18 شرکت از لحاظ وضعیت اعتباری کارا بودند. به منظور رتبه بندی اعتباری شرکت های مورد بررسی، آن ها براساس امتیاز کارایی خود از بزرگ به کوچم مرتب شدند.
این کار باعث شد تا 18 شرکت که دارای امتیاز کارایی (یک) بودند در رتبه اول نسبت به بقیه شرکت ها قرار گیرند. سپس با توجه به حدود تعیین شده به هر یک از 281 شرکت رتبه ای از AAA تا D اختصاص داده شد، برای مثال به شرکت های کالیسمین (DMU28) که دارای امتیاز کارایی اعتباری (یک) بود رتبه AAA، تولیدی شیشه داروی رازی (DMU197) که دارای امتیاز کارای اعتباری 0.73 بود، رتبه A، سرمایه گذاری ملت (DMU277) که دارای امتیاز کارایی اعتباری 0.63 بود، رتبه BBB، داروسازی فارابی (DMU104) که دارای امتیاز کارایی اعتباری 0.47 بود، رتبه B، آبسال (DMU62) که دارای امتیاز کارایی اعتباری 0.34 بود رتبه CCC، و شرکت صنایع نساجی ایران (DMU53) که دارای امتیاز کارایی اعتباری 0.13 بود، رتبه D اختصاص یافت.
هر چه از رتبه AAA دور، و به سمت رتبه D نزدیک شویم، توانایی شرکت ها در بازپرداخت اصل و فرعی بدهی هایشان کمتر و کمتر می شود. نکته ای که در باب نتایج به دست آمده باید مورد توجه قرار گیرد این است که نتایج با استفاده از شیوه یاد شده نسبی است، یعنی شرکت کالسیمین نسبت به 280 شرکت دیگر و در بین آنها توانسته است رتبه AAA را کسب کند.
اگر به صورت سنتی به تجزیه و تحلیل نسبت های مالی شرکت های مورد مثال پرداخته شد، نتایج با شیوه مورد استفاده در این پژوهش مورد تایید قرار می گیرد، برای مثال اگر نسبت های مالی اشاره شده برای شرکت های کالسیمین و صنایع نساجی ایران مورد مقایسه قرار گیرد، این موضوع که چرا شیوه تحلیل پوششی داده ها به ترتیب به هر یک از این شرکت ها رتبه AAA و D را اختصاص داده است، روشن خواهد شد.
توجه شود که در مقایسه نسبت های ارائه شده باید برآیند همه نسبت ها را در نظر گرفت نه، تنها یک نسبت خاص را.
پیشنهادهای پژوهش
- پیشنهاد می شود بورس اوراق بهادار تهران هر سال با استفاده از شیوه تحلیل پوششی داده رتبه اعتباری مربوط به شرکت های پذیرفته شده در آن سازمان را محاسبه کند و در اختیار اعتباردهندگان، سرمایه گذاران، سهامداران و استفاده کنندگان از صورت های مالی قرار دهد.
- به روز کردن این پژوهش با استفاده از داده های سال های آینده مربوط به شرکت های بورسی و تلاش برای وارد کردن متغیرهای کیفی در تعیین رتبه اعتباری واحدهای تجاری
- تکرار این پژوهش با استفاده از روش های دیگر مانند شبکه های عصبی و مقایسه آن با نتایج این پژوهش
محدودیت های پژوهش
- محدودیت در دسترسی به اطلاعات تمام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
- محدودیت در به کارگیری متغیرهای کیفی مانند ظرفیت تولید درآمد و ظرفیت کنترل هزینه ها و غیره، چرا که الگوی مورد استفاده تنها توانایی تحلیل متغیرهای کمی را دارد
رتبه بندی اعتباری از لحاظ توان مالی پرداخت اصل و فرع بدهی ها با استفاده از شيوه تحليل پوششی داده ها
https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=128428